مسافرت شمال
اينبار يك مسافرت خانوادگي داشتيم به شمال. مكان اقامت ما مهمانسراي بانك بود در بابلسر. جاي خوبي بود. بچه ها كه عاشق پارك بازي محوطه بودند و تا از سوئيت مي زديم بيرون بهانه پارك را مي گرفتند. صبا براي اولين بار بعد از اينكه حسابي تاب سواري كرد هوس كرد بقيه وسايل بازي رو هم امتحان كنه. خدا مي دونه تا خانم از پله هاي سرسره بره بالا و بياد پايين من به خدا مي رسيدم. آخه چند تا سرسره به هم چسبيده بودند و همه اش مي ترسيدم به تقليد از بقيه بخاد از پله هاي اضافي بالا بره و سرسره هاي بلندتر رو امتحان كنه. من هم كه دستم بهش نمي رسيد تا روشو مي چرخوند يا چپ چپ به بقيه راه نگاه مي كرد جيغ جيغ من مي رفت هوا كه نه نه زود باش بشين و... فسقلي با بچه هاي بزر...
نویسنده :
ليلا
9:11