سهیلسهیل، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره
ساراسارا، تا این لحظه: 18 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
صباصبا، تا این لحظه: 14 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

شاد با فرزندانمان....

مادر و بهشت

گفت : من مادرت هستم که بهشت در دستان من بود... . گفتم: پس چرا الان زیر پای توست؟ گفت: آن را زمین گذاشتم تا تو را در آغوش بگیرم. ...
3 ارديبهشت 1393

دست خط 93

ساقيا آمدن عيـــد مبارك بادت                 وان مواعيد كه كردي نرود از يادت   خوب عيد اومد. اميدوارم كارايي كه گفتم باشه سال بعد، يادم بمونه. مثلا مي خام خواهر شوهر بشم. دانشجو بشم. توي كارم تغيير رو تحول ايجاد كنم و از همه مهمتر همراه خانواده مهارتهاي زندگي رو ياد بگيرم. باورم نميشه اين آخرين تابستونيه كه صبا مهد كودك ميره! منتظر ديالوگها و داستانهاي طنزآميز "صبا به مدرسه" مي رود باشيد. سارا يواش يواش بايد حجاب بگيره و نماز بخونه. هنوز خيلي بچه است. انگار نمي خاد بزرگ بشه. به هر حال طرحهاي از روسري، شال و چادر تو ذهنمه كه نمدونم ميشه پياده ش كرد يا...
3 فروردين 1393

بهار دلنشین

آرزو می کنم در سال جدید: - میزبان شادی در خانه هامان باشیم. - لایق برآوردن حاجت مردم دردمند باشیم که دست کمک به سمتمان دراز می کنند. - در جامعه تأثیر گذار باشیم. - سررشته سرنوشت خود را به دست بگیریم. - نه ظلم کنیم نه ظلم بپذیریم. - حقوق خود را بشناسیم. این اولین و مؤثرترین قدم در دفاع از حق است. - دروغ و رورویی را از وجودمان طرد کنیم. - مهارتهای زندگی را با هم بیاموزیم. - سرشار از انرژی، عشق و شور و ایمان باشیم. تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست راهــــــرو گر صد هنر دارد توکـــــــل بایدش          خدایا  بر جسم تلاشهایمان ، قدمهایمان، سخنهایمان ...
28 اسفند 1392

استقبال از بهار با یادی از مولانا

آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ چون یوسف اندرآمد مصر و شکر به رقص آ ای شاه عشق پرور مانند شیر مادر ای شیرجوش دررو جان پدر به رقص آ چوگان زلف دیدی چون گوی دررسیدی از پا و سر بریدی بی‌پا و سر به رقص آ تیغی به دست خونی آمد مرا که چونی گفتم بیا که خیر است گفتا نه شر به رقص آ از عشق تاجداران در چرخ او چو باران آن جا قبا چه باشد ای خوش کمر به رقص آ ای مست هست گشته بر تو فنا نبشته رقعه فنا رسیده بهر سفر به رقص آ در دست جام باده آمد بتم پیاده گر نیستی تو ماده زان شاه نر به رقص آ پایان جنگ آمد آواز چنگ آمد یوسف ز چاه ...
27 اسفند 1392

حال و هوای آخر سال

این روزها اتفاقات و تغییرات اینقدر سریع می افته که آدم از مرورشون باز می مونه. سهیل دوساله شد و هنوز با زبون اشاره کاراشو پیش میبره من هم اصلا حال ندارم غصه بخورم. در آپارتمان رو باز می کنه. . در یخچال رو هم باز می کنه. کاش زودتر از اینکه زورشون برسه  عقلشون می رسید.تا حالا دو سه باری مهد رفته و کلی بچه مثبت بوده خوب خونمون هیچ وقت بیشتر از دو ساعت تمیز نمی مونه . تا یه خرابکاری رو جمع می کنی با یه دست گل جدید روبرو می شی  که به آب  دادن. گاهی احساس می کنم زمانی برای نفس کشیدن ندارم. همش دارم شوک مغزی می شم. خلاصه اینکه بچه اند دیگه چه میشه کرد. 10روز تمام درگیر سرماخوردگی وحشتناک ویروسی بودم. حسابی خسته شدم. کلی&nb...
16 اسفند 1392

حق مدیریت

دارووی برای سیستم بیمار مدیریتی کشورمون ندارید؟! نظر بدهید تا وقتیکه حق مدیریت ها به صندلی ها داده می شود اوضاع بهتر نخواهد شد. مدیری باید حق مدیریت بگیرد که برنامه دارد.؛ فکر دارد؛ بهره وری دارد. الان بعضی مدیران میلیونی حق و حقوق و مزایا دریافت می کنند و با سوء مدیریت میلیاردها خسارت به دولت وارد می کنند. هیچ می دونستید آیین نامه ای به نام آیین نامه انتصاب مدیران در وزارت بهداشت وجود دارد؟!!!! اما فقط وجود دارد. عمل نمی شود. خوشحال می شم در این بحث شرکت کنید.
8 دی 1392

دوستان وبلاگ نویس من

قابل توجه ماماناییکه وبلاگ می نویسن. عزیز جون وبلاگت رو خوشگل کردی بادکنک متحرک گذاشتی ولی اینترنت کند می باشه و من نمی تونم  ببینمت آخه
8 دی 1392