خاطره نویسی
دارم تلاش می کنم صبا رو از پوشک بگیرم . کار آسونی نیست. صبا خیلی مستقل عمل می کنه و به راحتی نمیشه قانعش کرد که کار خاصی بکنه. چند وقتیه که، پوشک شده اسباب بازیش . پوشک دست می گیره و به همه پیشنهاد میده " بخواب تو رو پوشک کنم" . وقتی داوطلب پیدا نمیشه میره سراغ عروسکاش. گاهی هم پوشکای تمیز رو به این عنوان که نی نی جیش کرده گوله می کنه و دور از چشم من میندازه تو سطلی که به همین منظور توی دستشوییه. دیشب موقع خواب از بچه ها خواستم همراه من سوره بخونند و صلوات بفرستند. صبا صلوات رو ول نمی کرد و یه جور خنده داری بیان می کرد. نصفه شبی خنده خونه درست کرده بود."الا هومَ سلو لو لو لو اومّد و آل اومد و عچل پرجهم." سارا ای...
نویسنده :
ليلا
11:27