بای بای پوشک و ...
خوب بالاخره بعد از 6 سال متمادی و 2 سال غیر متمادی از شر پوشک بچه راحت شدم. ولی این آخری واسه خودش پروژه بود. من و بابا خسته نباشیم. سهیل جون تو صحبت کردن پیشرفت کرده. بالهجه خاصی هم حرف می زنه . حسابی هم به صبا حسادت می کنه. صبا هم همش فک میکنه که من به سارا و سهیل بیشتر اهمیت میدم. بغلش می کنم می بوسمش و به نظر می رسه با بالا رفتن آمار ناز و نوازش این احساسش کمتر شده. سارا دیروز رو روزه کامل گرفت. کلاسهای تابستانه هم برای خودش داستانیه ها. اوه یاد سینما 5بعدی افتادم. ترن هوایی. منکه حسابی جیغ زدم. آخه من تجربه واقعی ترن سواری رو تو مشهد داشتم. وحشتناک بود. خلاصه با دخترا خوش گذشت. قارچ سوخاری اسنک محبوب سارا و با...
نویسنده :
ليلا
12:51