سهیلسهیل، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
ساراسارا، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره
صباصبا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

شاد با فرزندانمان....

دو روز با سحر

خوب  از اونچایی که نشد تو وبلاگ برادرزاده بنویسم اینجا می نویسم که یادم نره. دو رو ر با سحر جان شهمیرزاد بودیم. صبحا کله سحر با کلمه "آب" سحر خانوم بیدار می شدیم و  مامان و بابا برای خوابوندنش پروژه داشتن چون باوجود سه تا شیطونک دیگه بهنامهای سارا صبا و سهیل کار آسونی نبود. بنابراین سحر جون اینقدر بیدار بود  که خواب غلبه کنه حالا رو دوش والدین یا هر جای دیگه. و وقتی بیدار می شد که اندکی رفع خستگی شده باشه. بابا که از شب تا صبح چندبار بیدار می شد  تا هوای نینی سحر رو داشته  باشه. خلاصه کلی با طوطی خانم حال کردیم و اخمای خوشگلشو  خوردیم.
10 شهريور 1393

مسافرت

تا یادم نرفته از مسافرت همدان بگم.همدان کرمانشاه و قزوین غار علیصدر ، تله کابین عباس آباد،  طاق بستان و بیستون کرمانشاه و همه جای قزوین. برخلاف تصورم یه روز  زمان کمی برای دیدن قزوینه. دست کم سه روز وقت می خواد تا سیر جاهای دیدنی این شهر قدیمی رو ببینی. راستی قطاب گلی رو فراموش نکنید. خیلی خوشمزه است.  کرمان شاه شهر زیبا آرام و دارای مردمانی بسیار بافرهنگ بود. 
1 شهريور 1393

تولــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد

خوب از کجا شروع کنم.  خبر اینکه بالاخره جشن تولد گرفتیم . این بار برای هر سه تاشون. حقیقتش  در واقع باید برای دخترا می گرفتم ولی  گفتم سهیل پسرم هم تا الان جشن تولد نداشته یه وقت دلگیر می شه.  راستش وقتی دیدم مهمونا برای هر سه تا کادو آوردن شرمنده شدم. به هر  حال دست همه درد نکنه.  تشکر ویژه از بهمن و نگار  واسه چسبوندن تزئینات. تشکر ویژه از عمه جون  و عزیز واسه کمک در تهیه غذا و خوراکی ها تشکر ویژه از مامانی واسه شیرینی خوشمزه خونگی ، سبزی و بورانی همینطور تشکر از پرارین ، دوست مدرسه ای سارا که کادوها رو باز کرد و  به مجلسمون صفا داد. امیدوارم کسی رو جا نذاشته باشم امسال دختر...
1 شهريور 1393
1