سلام به فصل بهار
سلام به تو فصل بهار که صدای قدمهات رو می شنوم. نه اصلا خودتی که اومدی. فکر کنم وجود خاکی من با تو از هر فصل دیگه ای سازگارتره. حس تازه ای دارم. امیدوارم تو بغچه ت سوغاتی های خوبی برام باشه. خدای بهار. شکرت می کنم. امسال هم مثل همیشه به ما برکت بده. سلامتی ، فهم ودانش ، محبت و عشق و هر چه خوبی ماورایی است روزی مان کن. خیلی چیزها هست که باید یاد بگیرم. از این بابت خوشحالم. درسته باید خرسند بود نه نگران نه متأسف. خدایا کمک کن تا آدمهای حقیر نه خوشحالم کنند و نه غمگین. نه محبتشان را داشته باشم و نه نفرت. یاری ام کن تا آنگونه باشم که تو می پسندی. شاید این آخرین یادداشت 91 باشه پس جا داره از همه ی اونایی که برای خوندن نوشت...
نویسنده :
ليلا
10:26