خواب راحت
خواب راحت چقدر خوبه مامان گرمایی باشده بقیه اهل منزل سرمایی! فکرشو بکن که فقط توی هال اسپیلت باشه. اون وقت بچه ها پیش کی می خوابن؟ - باباجون! . کی تا صبح مشت و لگد می خوره؟ - باباجون! کی زابراه می شه؟ باباجون!البته ناگفته نمونه که اگه مامان صدای نق نق نی نی هاشو بشنوه از خواب بلند میشه و براشون آب میاره .
سهیل عزیزم به مرحله جدیدی از رشد پا گذاشته: "لجبـــازی"؛ جوراب در نمیاره، کفش درنمیاره، کانال تلویزویون نباید عوض بشه حتی اگه نگاه نکنه، دم سارا شده و ...
صبا گاهی خیلی خانوم میشه گاهی گریه های الکیش کلافه م می کنه. کلاس ژیمناستیک میره.
سارا تمرینات بدمینتون رو از سر گرفته. گاهی هم ژیمناستیک می ره. خلاصه یه وقتایی دو جین بچه توی خونم در حال بالانس و چرخ و فلک دیده می شن! (با احتساب بچه های همسایه و اغراق در تعداد)
ساعت مصوب برای بازی تو حیاط 7 بعدازظهر به بعده. انگار تو این راسته خیابون فقط آپارتمان ما بچه دارن. البته ما به اندازه همشون شلوغ پلوغ می کنیم.
صبا می گفت کاش از اول تو همین خونه بودیم! (ببینید همبازی چه خوبه. )
کتابخانه رنگین کمان هم سر و کله اش پیدا شد. صبا رو هم عضو کردم تا تعداد بیشتری بشه کتاب امانت گرفت.
صبا همینجوریش از سر و کول من بالا میرفت، حالا دیگه ژیمناستیک هم یاد بگیره . . .
راستی چرا سارا رو کلاس موسیقی نمیفرستی؟
دوست دارم ولی تصمصم دارم کمی به خودم فکر کنم. هنوز کلاس ورزش نمی رم. 