و اما بعد
سلام عرض می کنم بعد از یک غیبت کبری. بشنوید از صبا جون: صبا به تازگی یاد گرفته با کمک مایع صابون و انگشتهای اشاره و شست حباب درست کنه افتاده به جون مایع صابون و مامان باید با در زدن و دعوا صبا رو از دستشویی بیرون بیاره. یه روز این دخترک از دستشویی اومد بیرون و به مامانش گفت: دیدی زود اومدم بیرون؟ دیگه دختر خوبی شدم؟ مامان: آفرین عزیزم . همان لحظه صبا رو کرد به بابا و گفت: بابا چرا صابون دستشویی رو پر نمی کنی؟ مامان: پس بگو چرا زود اومدی بیرون! صبا از من درخواست بالا بالا کرد و خوشبختانه من سر سارا از این جنگولک بازیها درآورده بودم و فلش کارتهای مشابهی خریده بودم. بنابراین درخواست به سرعت اجابت ش...
نویسنده :
ليلا
13:24